جدول جو
جدول جو

معنی پوزش جستن - جستجوی لغت در جدول جو

پوزش جستن
عذرخواهی کردن، پوزش خواستن
تصویری از پوزش جستن
تصویر پوزش جستن
فرهنگ فارسی عمید
پوزش جستن
(وَ)
پوزش خواستن. پوزش طلبیدن. عذر خواستن:
کنون پوزش این همه بازجوی
بدین نامداران ایران بگوی...
فردوسی.
و رجوع به پوزش شود
لغت نامه دهخدا
پوزش جستن
پوزش خواستن
تصویری از پوزش جستن
تصویر پوزش جستن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پوزش گفتن
تصویر پوزش گفتن
به زبان آوردن پوزش، توبه کردن
فرهنگ فارسی عمید
(وَ)
بزبان آوردن پوزش. توبه کردن:
دگر آنکه گفتی که پوزش بگوی
کنون توبه کن راه یزدان بجوی...
فردوسی.
و رجوع به پوزش شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ گَ تَ)
استرزاق. (تاج المصادر بیهقی). کار کردن برای تأمین وجه معاش
لغت نامه دهخدا
(تُ / تَ گَ کَ دَ)
در شعر زیر از فردوسی ظاهراً کنایه از جستن بخت و اقبال است:
از آن پس که بنمود پنجاه وهشت
بسر بر فراوان شگفتی گذشت
همی آز کمتر نگردد بسال
همی روز جویم بتقویم و فال.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پوزش گفتن
تصویر پوزش گفتن
توبه کردن
فرهنگ لغت هوشیار